آغاز جمله بندی های کیان جوووووون
سلاااااااام قند عسل مامان فدای شیرین زبونیات شم مامانی انقده شیرین حرف میزنی این روزا ،همش در پی سر هم کردن کلمه ها به همی پریروز بهم میگی مامانی دباس بیپوشیم بیم دردرا هاپو ببینیم ( لباس بپوشیم بریم بیرون هاپو ببینیم) یا دیشب داشتی کیک میخوردی گفتم به مامانی هم بده بعد که دادی خوردم میگی : مامانی اومزه بود؟ (یعنی خوشمزه بود) جیگرتو مامانی این روزا همش دنبال به ذهن سپاری فعل ها هستی تا فعل میگیم تکرار میکنی و خیلی هم توجهت رفته بالا غذا که میخوری میگم کیان سیر شدی ٰمیگی سیر شدی ؟ واااااااااااااااااای یه تولد تولدی میخونی که بیا و ببین دست میزنی و میگی ...
نویسنده :
مامان رخساره
10:57